خداوندا ! اسیرم کن، اسیر ِ محبت ِ مردم
و به زنجیر ِ عشق، به خلقم ببند، نه عشق به خالق و خادم، افتاده ی درگاه ِ ملتم کن، نه بارگاه ِ الهی.
خداوندا! کینه ام را به دشمنان ِ میهنم عمیق تر کن، و زبانم را تیز تر، و پایم را استوارتر، زبونی ام را کمتر.
خداوندا ! از عبادت ِ خویش بازم دار تا عبادت ِ مردم کنم.
خداوندا! دردم را بیشتر کن. زخمم را چرکین تر، تبم را تندتر. و چنینم نگه دار، مبادا که آرامش، فراموشی بیاورد.
خداوندا! خوف از ظالم را در من بمیران. و توان ِ آن عطایم کن که تخت ِ سینه ی ناکسان بکوبم، بی ترس از عواقب ِ خوف انگیزش.
خداوندا! از پاداش، معافم کن. از بخشش، نا امیدم کن. از بهشت، مایوسم کن. تا هرچه می کنم به سودای ِ انعام ِ تو نباشد.
خداوندا! اگر داشتن، ذلیل ِ داشتنم میکند، ندارم کن. اگر کاشتن، اسیر ِ چیدنم میکند، بیکارم کن. اگر اندیشه ی خیانت به یاران بر سرم افتاد، بر سر ِ دارم کن. اگر به لحظه غفلتی در افتادم، پیش از سقوط، هشیارم کن.
اگر رنج ِ بیماران لحظه ای از دلم بیرون رفت، سخت و بی ترحم بیمارم کن.
خداوندا! خوارم کن، اما مردم آزارم مکن.
خداوندا! نا امید از معجزه ام کن. بی اعتقاد به دست ِ غیبم کن. کافرم کن، رهایم کن.
خداوندا! با ما ندار باش! اگر نیستی، اگر زاده ی تصوری، و اگر به پایان ِ خویش رسیده ای، منطقم را استواری بخش تا نبودت را به نیکوترین وجهی اثبات کنم و سخنم را چنان موثر ساز که شک در بود و نبودت را از دلها برانم
خداوندا ! همتم را برای انکارت هزار هزار برابر کن.
آمین یا رب العالمین
نادر ابراهیمی:
____________
6 شهریور 1388
سید محمد خاتمی:
لازم میدانم بر این نکته تأکید کنم که اصلاحطلبان چه در قالب جمع حاضر و چه در قالب سایر تشکلها، باید با قوت در صحنه حضور یافته و به فعالیت خود ادامه دهند.
آنچه که در این ایام رخ داده خود دلیلی است محکم برای حضوری قویتر در صحنه با شعار اصلاح طلبی؛ چرا که ما همه دلبسته به انقلاب هستیم نه پشیمان از انقلاب.
آنچه موجب میشود اصلاحطلبان قویتر از قبل در صحنه بمانند این است که امروز مدعیان و احیانا متصدیان بیاعتقاد به انقلاب و راه امام(ره) و یا افرادی که از انقلاب پشیماناند با تمام قوا در صدد مسخ و تحریف انقلاباند، اگرچه در ظاهر خود را انقلابی میدانند.»
جمهوری اسلامی در عصر پذیرش اصل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و عصر نفی استبداد و خودکامگی به عنوان شاهکار حرکت آزادیخواهی مردم ایران به رهبری حضرت امام(ره) مطرح شد و با تکیه بر رأی مردم به عنوان محور و مدار در کنار ارزشهای اسلامی به سرعت نگاهها را به خود معطوف ساخت.
امروز هم سخن ما این است که "شائبه بیاثر شدن رأی مردم در نظام باید برطرف شود و اعتماد خدشه دار شده مردم به عنوان مهمترین پایگاه و پشتوانه اعتبار نظام به سرعت ترمیم شود."
اتفاقاً این حرف حرف انقلابی است و هرکس خلاف آن را دنبال کند، بر ضد انقلاب و مسیری که امام و مردم در انقلاب برگزیدند، حرکت میکند.
بیاعتنایی آشکار به نظر خیرخواهان و برخوردهای نامناسب زیانهای هنگفتی را متوجه نظام ساخت؛ دشمنی با انقلاب و نظام امری است که همواره پس از پیروزی انقلاب به اشکال نظامی، تبلیغاتی و سیاسی و ... وجود داشته و دارد، اما تلاش برای نسبت دادن حرکت آرام و متین مردم در اعتراض به نتایج انتخابات به اغتشاشی که عامل بیرونی دارد اشتباهی بسیار بزرگ و توهمی زیانبار وپرهزینه برای نظام بود.»
آنچه تاکنون رخ داده از جمله برگزاری دادگاههای کذایی از سوی هیچ یک از علمای بزرگ دینی، نخبگان حوزه و دانشگاه و جامعه و فرهیختگان، جریانهای مستقل سیاسی و حتی افکار عمومی مورد پذیرش و تأیید قرار نگرفته است و این خود نشانگر اشتباه بزرگی است که رخ داده است.
حقوقدانان برجسته و فرهیختگان جامعه، به اتفاق روند بازداشتها، نگهداری دستگیرشدگان، برخورد با خانوادهها و وکلای آنها و برگزاری دادگاه را با استدلالهای روشن حقوقی زیر سؤال بردهاند و این هشداری است جدی به نظام که به فکر چارهاندیشی باشد.»
جریانی خاص امروز به هر روشی و با هر نسبت ناروایی قصد دارد چهرههای خوش سابقه نظام را به جرم دفاع از حقوق مردم دشمن معرفی کند! این مایه سرافکندگی است که کسانی امروز به خاطر دفاع از حقوق مردم و خواست تطبیق روشها با اصول قانون اساسی، آیین دادرسی و حقوق شهروندی مورد حملهای اینچنین ناجوانمردانه قرار گرفتهاند.
تریبون مقدس نماز جمعه در اختیار عدهای قرار گرفته که به شخصیتهای برجسته نظام و مراجع بزرگوار شیعه اهانت کرده و حتی در مقام دادستان خواستار برخورد با آنان میشوند، حال آنکه خود در پیشگاه وجدان عمومی متهم به خیانت در امانتاند. مگر همینها نبودند که با گستاخی تمام مرجعی بزرگوار را که افتخار عالم تشیع است دست نشانده انگلیس معرفی کردند؟و بحمدالله در نزد مردم هم از اعتباری برخوردار نیستند.»
ساده لوح داشته راديو گوش ميداده، گزارشگره ميگفته: راه بهارستان به امام حسين بستهاست، راه انقلاب هم به امام حسين بستهاست ساده لوح ميگه: باشه بابا بستس كه بستس، ديگه چرا هي قسم ميخوري.
(کنایه از کسانی که نمی فهمن چی میگی)
یه روز یه غضنفر و یه اصفهانی و یه تهرونی رو میخواستن اعدام كنن بهشون میگن: سه نوع اعدام داریم = گیوتین ، طناب دار و تیر باران. شما باید یكی از اینها رو انتخاب كنین .
تهرونیه میگه : منو با گیوتین بكشین هیچی نفهمم. سر تهرونی رو میذارن زیر تیغ گیوتین تا تیغ میاد پایین دم گردنش گیر میكنه و تهرونیه آزاد میشه. اصفهونیه هم میگه : من رو هم با گیوتین اعدام كنین و باز هم تیغه گیوتین گیر میكنه و اون هم آزاد میشه. بعد نوبت غضنفر میشه و میگه: این گیوتین كه خرابه … منو تیر باران كنید !!!
(کنایه از کسانی که نمی فهمن فرق ِ بین ِ درستکاری و زیرکی را)
غضنفر داشته تو دریا غرق می شده هر بار که می رفته پایین آب می خورده میومده بالا می گفته: سلام بر حسین
(کنایه از کسانی که هر چیز ِ بی ربطی رو به دین ربط میدن)
غضنفر وارد كابين خلبان شد و گفت: زود برو فرانسه. خلبان نگاهي كرد وگفت: ولي تو كه اسلحه نداري. غضنفر گفت: خاك برسرتون، شما هميشه بايد اسلحه بالاي سرتون باشه، با زبون خوش نميتوني بري؟
کنایه از کسی که ادای قدرتمند ها رو در میاره))
____________
6 شهریور 1388
سید محمد خاتمی در دیدار با اعضای جبهه اصلاحات: در صحنه میمانیم و «تغییر» را پیگیری میکنیم
لازم میدانم بر این نکته تأکید کنم که اصلاحطلبان چه در قالب جمع حاضر و چه در قالب سایر تشکلها، باید با قوت در صحنه حضور یافته و به فعالیت خود ادامه دهند.
آنچه که در این ایام رخ داده خود دلیلی است محکم برای حضوری قویتر در صحنه با شعار اصلاح طلبی؛ چرا که ما همه دلبسته به انقلاب هستیم نه پشیمان از انقلاب.
آنچه موجب میشود اصلاحطلبان قویتر از قبل در صحنه بمانند این است که امروز مدعیان و احیانا متصدیان بیاعتقاد به انقلاب و راه امام(ره) و یا افرادی که از انقلاب پشیماناند با تمام قوا در صدد مسخ و تحریف انقلاباند، اگرچه در ظاهر خود را انقلابی میدانند.»
جمهوری اسلامی در عصر پذیرش اصل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و عصر نفی استبداد و خودکامگی به عنوان شاهکار حرکت آزادیخواهی مردم ایران به رهبری حضرت امام(ره) مطرح شد و با تکیه بر رأی مردم به عنوان محور و مدار در کنار ارزشهای اسلامی به سرعت نگاهها را به خود معطوف ساخت.
امروز هم سخن ما این است که "شائبه بیاثر شدن رأی مردم در نظام باید برطرف شود و اعتماد خدشه دار شده مردم به عنوان مهمترین پایگاه و پشتوانه اعتبار نظام به سرعت ترمیم شود."
اتفاقاً این حرف حرف انقلابی است و هرکس خلاف آن را دنبال کند، بر ضد انقلاب و مسیری که امام و مردم در انقلاب برگزیدند، حرکت میکند.
بیاعتنایی آشکار به نظر خیرخواهان و برخوردهای نامناسب زیانهای هنگفتی را متوجه نظام ساخت؛ دشمنی با انقلاب و نظام امری است که همواره پس از پیروزی انقلاب به اشکال نظامی، تبلیغاتی و سیاسی و ... وجود داشته و دارد، اما تلاش برای نسبت دادن حرکت آرام و متین مردم در اعتراض به نتایج انتخابات به اغتشاشی که عامل بیرونی دارد اشتباهی بسیار بزرگ و توهمی زیانبار وپرهزینه برای نظام بود.»
آنچه تاکنون رخ داده از جمله برگزاری دادگاههای کذایی از سوی هیچ یک از علمای بزرگ دینی، نخبگان حوزه و دانشگاه و جامعه و فرهیختگان، جریانهای مستقل سیاسی و حتی افکار عمومی مورد پذیرش و تأیید قرار نگرفته است و این خود نشانگر اشتباه بزرگی است که رخ داده است.
حقوقدانان برجسته و فرهیختگان جامعه، به اتفاق روند بازداشتها، نگهداری دستگیرشدگان، برخورد با خانوادهها و وکلای آنها و برگزاری دادگاه را با استدلالهای روشن حقوقی زیر سؤال بردهاند و این هشداری است جدی به نظام که به فکر چارهاندیشی باشد.»
جریانی خاص امروز به هر روشی و با هر نسبت ناروایی قصد دارد چهرههای خوش سابقه نظام را به جرم دفاع از حقوق مردم دشمن معرفی کند! این مایه سرافکندگی است که کسانی امروز به خاطر دفاع از حقوق مردم و خواست تطبیق روشها با اصول قانون اساسی، آیین دادرسی و حقوق شهروندی مورد حملهای اینچنین ناجوانمردانه قرار گرفتهاند.
تریبون مقدس نماز جمعه در اختیار عدهای قرار گرفته که به شخصیتهای برجسته نظام و مراجع بزرگوار شیعه اهانت کرده و حتی در مقام دادستان خواستار برخورد با آنان میشوند، حال آنکه خود در پیشگاه وجدان عمومی متهم به خیانت در امانتاند. مگر همینها نبودند که با گستاخی تمام مرجعی بزرگوار را که افتخار عالم تشیع است دست نشانده انگلیس معرفی کردند؟و بحمدالله در نزد مردم هم از اعتباری برخوردار نیستند.»
نقش اساسی سید محمد خاتمی در آغاز "راه ِ سبز ِ امید" ایرانیان
لینک به یوتیوب
سید محمد جان ... یادته که اومدی اصلاحات رو توی کشور شروع کردی ... جایی که کسی جرات نمی کرد حرف بزنه، دم از آزادی بیان زدی؟ ... بعد آخرای دوره ی دوم ریاست جمهوری چقدر اذیتت کردیم ... ولی تو بهمون گفتی انشالله دولت بعدی خواهد آمد و شما نتیجه ی عملش رو خواهید دید؟
________________
بسم الله الرحمن الرحيم
برادر گرامي حضرت حجت الاسلام و المسلمين كروبي
با سلام
جاي تاسف است كه در نظام اسلامي ما متصديان چندان بيطاقت شدهاند كه حتي تذكر را تاب نميآورند. تذكر از سوي چه كساني؟ از سوي برادرانشان، از سوي كساني چون شما كه عمرشان را صرف انقلاب و نظام اسلامي كردهاند.
نامه شما در مورد رفتارهاي زشتي كه در برخي بازداشتگاهها با زندانيان صورت گرفته است رسانه غيرملي و روزنامههاي كودتاچيان را دستپاچه كرده است. اين همه دستپاچگي خبر از چه چيز ميدهد؟ خبر از خبرهاي وحشتناكي كه ما هنوز اطلاعي از آنها نداريم. خبر از آن كه، دروغ چون چركي مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش ميدهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمايت از خود فراميخواند و كسي نميگويد كه «اصل نظام» مردمند و حكومت بخش كوچكي از نظام و دولت بخش كوچكي از حكومت و مجموعه افرادي كه اينگونه رفتارهاي غير انساني را مرتكب شدهاند تنها بخش كوچكي از كارگزاران اجرايي كشورند.
از كساني كه در زندانها مورد تعدي و تجاوز قرار گرفتهاند ميخواهند كه چهار شاهد عادل با شرايط ويژه ارائه كنند. آيا آنان براي بازداشتن دست خود از گناه هم چهار شاهد ميطلبند؟ اينهايي كه مرتكب جرم شدهاند ايادي حكومت بودهاند. آيا حكومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چه ميكنند؟
سخن از دلجويي آسيب ديدگان حوادث اخير گفته ميشود. به راستي اين آسيبها چگونه التيام خواهد يافت وقتي كه منكر اصل وقوعشان ميشوند و با تهديد و ارعاب ستمديدگان را به سكوت و انصراف از تظلم وادار ميكنند؟ دلجويي با پول و زور ممكن نيست بلكه با رسيدگي سريع، صريح و دقيق به دادخواهي آنها و خانوادههايشان ممكن است.
به راستي وظيفه ايماني و انساني يك روحاني انقلابي كه با گزراشها و مراجعات مكرر قربانيان چنين جناياتي روبرو شده است آيا جز كاري است كه شما انجام دادهايد؟ انتظار از روحانيت اسلام آن است كه در ابلاغ رسالتهاي الهي كه بر دوش او قرار دارد از خدا بترسد و از زورگويان و دروغزنان و متجاوزان، از تهديدها و تضييقها و از هيچ چيز ديگري جز خدا نترسد. در اين روزگار كدام رسالت الهي سنگينتر از آن است كه به صريحترين لهجه اسلام را از فجايعي كه رخ داده است و رخ ميدهد تبرئه كنيم. اين رسالتي است كه انجام آن جز از روحانيت متعهد بر نميآيد، و اگر در انجام آن كوتاهي شود نخستين گروهي كه از بابت آن ملامت خواهند شد آنان خواهند بود.
عجبا اگر كساني به جاي پرداختن به اين مسئوليت تاريخي به راحتي بر روي آنچه انجام گرفته است چشم بپوشند، به صورتي كه گويي انجام آن اعمال ناشايست بخشي از وظايف نيروهاي امنيتي بوده است، و تنها گناه نابخشودني و سزاوار واكنش آگاه كردن مردم از اين فجايع است.
اينجانب به سهم خويش از شجاعت و تعهد شما تشكر ميكنم و اميدوارم تلاشهاي شما با همصدايي ديگر استوانههاي روحانيت مبارز تقويت شود.
برادر شما – مير حسين موسوي
27/5/88
_____________
سخنرانی آیت الله العظمی صانعی 21 مرداد
دوستان، امام رو ببینیید. خودتون امام رو بشناسید. نگذارید اینهایی که مدام از او می گویند شما را گراه کنند. اگر کسی در سخنرانی هایش در مساجد از امام نگفت بروید و به او بگویید که حاج آقا از امام نگفتید.
امروز هم عده ای از اونها که در راس این نظام بودند در زندانند به عنوان اینکه می خواستند رژیم رو و نظام رو عوض کنند . آیا باور کردنیست؟! آیا این عزیزانی که هر یک دارای خانواده های متدینی هستند...
هیچ کس حق ندارد مجرمی را عذاب مضاعف کنید . اسیری که فردا بنا است اعدام شود باید آب بهش داد. غذا بهش داد. نه اینکه او را لاغر کرد.
امیر المومنین فرمودند : هنگام تجرید و حبس اقرار معتبر نیست . تخلیه اطلاعاتی و قطع ارتباط با بیرون .
به قدرت خود ننازید . من به یکی از آقایون گفتم انتخابات رو باطل کنید . گره ای که با دست باز می شود رو با دندان باز نمی کنند.
الان کاری کردند که اگر انتخابات رو هم باطل کنید مردم راضی نمی شوند .
حکومت اسلامی حداقل باید با اونایی که زحمت کشیدن خوب رفتار کنه . این کلاس اول سیاسته .
منتها چه کنیم خدا عقلشون رو گرفته است .
منبع: وب سایت آیت الله العظمی صانعی
لینک به یوتیوب
سخنان جنجالی آیت الله صانعی
لینک دیگر
Excerpt: Grand Ayatollah Sanei.
حكمتی از شكسپير:
چون گدايان بر اسب سوار شوند، تا دره هلاكت و نيستی پيش می رانند
■ يك ضرب المثل آلمانی:
گدايی را بر اسب سوار كن و بينی كه از شيطان سبقت می گيرد .
■ حكايتی از گلستان سعدی:
هرگز از دور زمان نناليده بودم و روی از گردش آسمان درهم نكشيده مگر وقتی كه پايم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع كوفه در آمدم دلتنگ ، يكی را ديدم كه پای نداشت . سپاس نعمت حق بجای آوردم و بر بی كفشی صبر كردم.
يك روز یه کسی با يكي دعواش مي شه. يارو رو مي زنه زمین و هی می زنتش. درحين زدن هي مي گفته كمك كمك!
مردم جمع مي شن ميگن ديوانه تو كه داري مي زني پس چرا مي گي كمك؟ مي گه: آخه گفته اگه بلندشم دهنت رو سرويس مي كنم.
____________
میرحسین موسوی: آیا حرکت اعتراضی مردم که بر پایه گفتمانی در چارچوبه قانون اساسی استوار است و با شعارهای برگرفته از شعارهای انقلاب شکل گرفته در جهت منافع بیگانگان است یا برگزاری دادگاههای نمایشی که در آن منافقین منفور را در کنار فرزندان و شخصیتهای انقلاب مینشانند. کدام یک به نفع آمریکا و انگلیس است؟
منبع
____________
کروبی: افرادی این مطالب را به من گفتهاند که دارای پستهای حساس در این کشور بودهاند. نیروهای نام و نشان داری که تعدادی از آنها نیز از رزمندگان دفاع مقدس بودهاند. این افراد اظهار داشتهاند، اتفاقی در زندانها رخ داده است که چنانچه حتی اگر یک مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعهای است برای جمهوری اسلامی که تاریخ درخشان و سپید روحانیت تشیع را تبدیل به ماجرای سیاه و ننگین میکند که روی بسیاری از حکومتهای دیکتاتور از جمله رژیم ستمشاهی را سفید خواهد کرد!
منبع
____________
کرباسچی: من معتقدم که وقایع به صورتی پیشرفتند که انتخابات از ظهر روز جمعه دچار بحران شد. مثلا در شهرستان ِ دنا 127 درصد ِ جمعیت رای دادند، یا مثلا در شهرهای بزرگ چرا باید از ظهر تعرفه کم بیاد در حالی که 20 درصد بیش از جمعیت تعرفه چاپ شده!
لینک به یوتیوب
و حالا فکر می کنم این روزها روزهای 1984 و قلعه ی حیوانات خواندن است، روزهای مرور چه گوارا، جزیره ی سرگردانی خواندن مال این روزهاست.
برویم تاریخ را باز بخوانیم: تاریخ اعترافات استالینی را، باز انقلاب خودمان را بخوانیم، فرانسه ی سال 1968 ... هر جا که توی آن روزهائی هست که در آن ظلم تنها صدای موجود نبوده ... هرچند که تلاش کرده صداها خفه باشند ... نمونه هاش زیاد است ...
یادداشت های یک مرجان
_____________________
پرشین کارتون: بیش از یکصد کارتونیست ایرانی در بیانیه ای با اشاره و انتقاد از رخدادهای پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران، ضمن همدردی با مردم ایران، عدم مشارکت خود در نهمین دوسالانه بین المللی کاریکاتور تهران اعلام کردند. متن کامل بیانیه و امضا کنندگان آن به این شرح است:
به نام خدا
وقايع پس از انتخابات رياست جمهوري ايران، چنان انعکاس بين المللي يافت که کم تر کسی از آن بي خبر است.
همان طور که مي دانيد، مردم ايران با حضوري چشمگير و کم سابقه در انتخابات، خواهان بهبود وضعيت جامعه شدند اما اتفاقات ناگوار پس از آن، همه را متاثر کرد.
روند اتفاقات اخير به گونه اي است که هيچ انسان آزاده اي نمي تواند چشمان خود را بر آن ببندد و دم برنياورد.
کاريکاتوريست ها که همواره در کنار مردم، سعي در به تصوير کشيدن رنج ها و انتقاد از کاستي ها و نکوهش خشونت و ترويج روح عدالت طلبانه داشته و همواره نداي صلح طلبي سرداده اند در شرايط حاضر همچون گذشته خود را در کنار مردمي مي بينند که اين گونه مورد بي مهري واقع شده اند.
ما کاريکاتوريستها همواره تلاش کرده ايم با آثارمان، مردم افسرده از انبوه فشار و رنج را بخندانيم؛ اما چگونه مي توان کشته شدن برادران و خواهران بي گناهمان را دید و باز هم خنديد و خنداند؟
در اين شرايط، نهمين دوسالانه بين المللي کاريکاتور تهران نيز از راه مي رسد. از آن جا که نشاط فرهنگي در جامعه پس از رخدادهاي اخير از ميان رفته است، ما لزوم برگزاري چنين دوسالانه اي را به مصلحت ندانسته، خنديدن و خنداندن در فضاي کنوني را به دور از احساس مسووليت مي دانيم.
بنا بر این، ما کاریکاتوریست هاي امضا کننده بيانيه، در این دوره از جشنواره بزرگ و پرافتخار بين المللي - که پيش از اين برآمده از همبستگي و همفکري کارتونيست هاي حرفه اي ايراني بوده و با تلاش اکثريت امضاکنندگان زير برگزار شده است - شرکت نکرده و از همکاری در برگزاری آن خودداری خواهیم کرد.
باسمه تعالي
«وَلاَ تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِن دُونِ اللهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ» (113/هود)
تاريخ انقلاب اسلامی پس از رفراندم قانون اساسي، حضوری باشکوهتر و با عظمت تر از انتخابات 22 خرداد را به ياد ندارد. روزها و شبهايی را به ياد داريم که پسران و دختران، مادران و پدران و حتی آنهايی که نمی توانستند در انتخابات مشارکت کنند، چنان شور و شعفی را به پا ساخته بودند و چنان از آرمانهای بزرگ معمار و بنيانگذار فقيد جمهوری اسلامی حضرت امام خمينی (سلام الله عليه) به بزرگی و خوبی ياد می کردند که انسان از آن همه عظمت ، وحدت و يکپارچگی به وجدمی آمد.
آري، همه به نام دين و به نام آزادی برخاسته از اصول تشيع و برای پاسداری از آرمانها و ارزشهای شهيدان بخون خفته آمده بودند تا بار ديگر آن هم پس از سی سال به دنيا نشان دهند که آزادی موهبتی است خدادادی و هيچ کس نمی تواند مانع و سلب کننده آن از دريای انسانها باشد. اما چه شد؟ به ناگهان فرزندان انقلاب به گوشه های زندان افتادند. جوانان عزيز طعم تلخ باتوم و گاز اشک آور را تجربه کردند و به ناگاه مجروحان و شهدايی بر جای ماند. اين همه تنها به خاطر اين بود که مشروعيت انتخابات مورد پرسش واقع شده بود. و آيا سزاوار بود که پاسخ انتقاد و اعتراض آنها را چنين بدهيم و ناخواسته ايجاد بحران نماييم و تمام آن اعتراضها را به دول خارجی نسبت داده و بی محابا از سرنوشت محتوم تمام مستبدان و ظالمان ، آنها را وابسته به دنيای غرب بپنداريم؟ ظلم و تعدی تا آنجا پيش رفت که شاهد دادگاه کسانی شديم که خود در تمام حوادث پس از انقلاب و دوشادوش تمام مسوولان حضوری فعال و چشمگير داشتند. دادگاهی که هويت و چگونگی آن از پيش مشخص بود،تا جايی که شاهديم نه تنها به مردم، بلکه به نخبگان آنان و کسانی که عمر و جوانی خويش را وقف خدمت به اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی نموده اند، نيز رحم نکردند و آنها را با انواع فشارهای روحی و روانی و نگه داشتن طولانی مدت در سلول های انفرادی و قطع ارتباط با خارج از سلول و بی خبر نگه داشتن از همه مسائل روبرو ساختند و مهمتر از همه، خانواده های بی گناه آنها را از سرنوشت عزيزانشان بی خبر گذاشتند.
با توجه به آيه شريفه قرآن که به طور صريح و روشن هرگونه اعتنا به ستمکاران و ظالمان و اعتماد بر آنان را به خاطر جهاتی از جمله افزايش جرأت ظالمان و سرکوبگران آزادی های خداداي، گناهی خطرناک دانسته و با عنايت به کتاب و سنت و عقل، بر خود لازم می دانم که يک وظيفه شرعی و حکم الهی را در شرائط امروز و مخصوصاً در رابطه با جلسه دادگاه حدود يک صد نفر از متهمان تذکر دهم. دادگاهی که اگر نگوييم در نظام قضايی جهان کم سابقه است، حد اقل در قضای اسلامی بی سابقه و بدعتی نو به شمار می آيد و قطعاً با گناهانی همراه می باشد.
اما آن نکته ای که بايد به آن توجه کرد، صحت اين اعترافات نيست ، مسئله ای که بی ارزش بودن آن برهمگان روشن است، آن هم تنها به اين دليل که در زندان گرفته شده و حسب فرموده امير المؤمنين (عليه السلام) اقرار در زندان و حبس اعتبار نداشته و ندارد، و نه از آن جهت که عمده اعترافات گرفته شده، اقرار در حق ديگران است، که نه تنها بی ارزش، بلکه افترا و تهمت، معصيت کبيره و بر خلاف همه قوانين، حقوق و کرامت انسان هاست و همه کسانی که به نحوی در نشر اين گونه اعتراف ها دخيل بوده اند، در گناه آن ها شريک و سهيم می باشند و همه آن ها مستوجب عذاب افترا و تضييع آبروی مردم هستند، موضوعی که در اسلام از جان انسانها بالاتر است و خواه ناخواه در زمانی نه چندان دور، قبل از جزای آخرت، کيفر و جزای عمل خائنانه خود را در اين دنيا ودر محکمه ای صالح و عادلانه خواهند ديد.لکن نکته مهمی که بايد مورد توجه قرار گيرد، عبارت از بی اعتنايی به اين اعتراف گيری ها و عدم ترتيب اثر به آن هاست که ترتيب اثر دادن به آن ها هر چند بسيار ناچيز باشد، اعتماد و اعتنا به ظالمين به حقوق ملت و کرامت انسان ها بوده و مخالفتی روشن و آشکار با قرآن و وحی و حکم الهی می باشد.
درخاتمه همگان بايد از خداوند توانا بخواهند تا استقامت همراه با مسالمت در راه احقاق حق و حاکميت بر سرنوشت خويش را به ما ارزانی دارد و از او متضرعانه بخواهيم که به برکت ايام با برکت شعبانيه و مولود منجی عالم بشريت، به ملت ما صبر و نصر و جزای خير عنايت فرمايد.
يوسف صانعی
13شعبان المعظم1430
14/5/1388
بسم الله الرحمن الرحیم
میگویند فرزندان انقلاب در دادگاهی که دیروز تشکیل شده بود به ارتباط با بیگانه و برنامهریزی برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی اعتراف کردهاند. اینجانب در سخنان آنان دقیق شدم و در حقیقت آن چنین چیزی نیافتم، بلکه شنیدم که با نالهای عمیق از سرگذشت دردناک خود در این پنجاه روز می گفتند؛ انسانهایی له شده که ممکن بود به هرچیز دیگری هم که به آن الزام شود اقرار کنند به راستی چه چیز دیگری جز داستان رنجهایی که کشیدهاند ممکن است بگویند.
میگفتند محسن روحالامینی حق داشت که شهید شد. می گفتند که اگر 50 روز ایستادگی نکرده بودیم این نمایش هفتهها پیش برگزار میشد. میگفتند هرچه را که به آنان میگفتند تا گفته باشند که اینها حرفهای ما نیست.
دندان شکنجهگران واعترافگیران دیگر به استخوان مردم رسیده است تا جایی که اینک از میان کسانی قربانی میگیرند که خدمات بزرگ به کشور و نظام در کارنامه دارند و به تهدید دیگرانی سرگرمند که در نشو و نمای این نهضت و تاسیس نظام برخاسته از آن برجستهترین نقشها را بر عهده داشتهاند.
آیا کسانی را که آرزوی شهادت در راه نورانی انقلاب اسلامی داشتهاند به چیزی کمتر از آن تهدید میکنید؟ یا پس از به مسلخ بردن جمهوریت نظام، اسلامیت و آبروی آن را هم با این بیآبروییها هدف گرفتهاید؟ تنها داوری قطعی وجدان بشری از مشاهدة دادگاههایی اینچنین فرمایشی سقوط اخلاقی و بیاعتباری صحنهگردانان آن است.
صحنههایی که دیدیم و دیدید جز تدارکی ناشیانه برای شروع به کار دولت دهم نیست. از دادگاهی که همه چیزش تقلبی است انتظار دارند عدم وقوع تقلب در انتخابات را اثبات کند. اگر شما اهل تقلب نیستید آن را در رعایت ظواهر اولیه یک دادرسی قضایی به نمایش بگذارید.
با دادخواستی سخیف با طرح مطالبی بیربط، با استناد به کتابهایی که به خروار خمیر میشوند، با تکیه بر گزارش خبرنگارانی که نامشان را هم کسی نشنیده است و با استناد به اعترافهایی که رنگ شکنجههای قرون وسطایی از آن هویداست انتظار دارند ملت را به چه چیز قانع کنند؟ آیا نخواندهاند که پیامبر اکرم (ص) فرمود برای کسی که بعد از شکنجه اقرار کند حدی نیست یا کسی که در زندان یا قید و بند باشد و او را تهدید کرده باشند اقراری برای او نیست (الغدیر جلد ششم).
مردم ما با فرزندان خود که دیشب پس از 50 روز بیخبری چهرةشان را دیدند احساس همدردی میکنند. برادران ما! غمگین نباشید.
بدانید که مردم وضعیت شما را درک میکنند و میدانند که حفظ جان شما واجبتر از هر چیز دیگر است. زود خواهد بود که ملت محاکمه مرتکبین این فجایع را شاهد باشد و بازجویان و شکنجهگرانی که اینگونه با جان و آبروی او بازی میکنند بشناسد.
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ
و اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه مىکرد جنبندهاى بر روى زمین باقى نمىگذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتى معین بازپس مىاندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پیش نمىتوانند افکنند
میرحسین موسوی